732

فرداش!!!
– شام چی دوس داری برات بپزم؟
+ کتلت
– باشه برات درست میکنم اونم چه کتلتیــــیــ..
«شب شام کباب خوردیم»

فرداش
– بیا بریم برات خرید کنم
+ باشه
«برای خودش خرید کرد»

فرداش
– یادم باشه بیدار شدم یه چیزی بهت بگم
«بیدار شد چیزی بهم نگفت»

731

قطار ایستاد
ایستگاه رفت
من جا ماندم
از ایستگاه
اینبار !!!!!!
هیچ چیزی همیشگی نبود

730

اینکه توقع داشته باشی زندگی باهات خوب باشه چون تو باهاش خوبی…مثل اینه که توقع داشته باشی یه گرگ تو رو نخوره، چون توام اونو نمی خوری!

729

ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻭﻝ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺳﻄﺢ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ ، ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﯼ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻄﺢ ، ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ…

728

از: من
به: خدا
با سلام و احترام
«خدایا تو آنی که آنی توانی تپانی جهانی ته استکانی»

صرفا جهت یادآوری…گفتم که یادت انداخته باشم

727

– ورودی هفتاد و پنج تهرانی؟اون موقع خود پرفسورشمس هم دستش به کار بود..تازمان شما خوب بود بعد از اون همه چی خراب شد…من سال شصت و هفت جنرالم رو گرفتم..سه سال آمریکا بودم شما که الان برید هم فایده نداره…زمان جنگ حداقل دویست تا رزمنده رو از کوری نجات دادم…گفتی ورودی هفتاد و پنج تهرانی؟
+ من حرفی نزدم
-خب ورودی هفتاد و پنج تهرانی؟
+ فرقی میکنه ورودی چه سالی هستم؟
– پسر جون سوال رو با سوال جواب نمیدن از نزاکت به دور هست
+ راستش اصلا برام مهم نیست از جوابم خوشت بیاد یا نه…برامم مهم نیست بهت برمیخوره یا نه..

726

خیلی سخته منتظر قاصدک باشی…توو جایی که هیچ بادی نمیاد…هر بادی هم که بیاد تو رو میبره بجای اینکه قاصدکی بیاره…

725

هیچ پرنده ای نیازمند افتادن عکسش در آب نیست…آب، عکس آسمان و پرنده را برای دلتنگی خودش میگیرد…!
خعیلی مهم…خعیلی…!!

724

به دست آوردن چيزی كه دوست داری سخت نيست، مشكل اينه چيزی رو كه به دست آوردی بازم بتونی دوست داشته باشی…!!!

723

نبر ولتاژش و بالا
نزن شوک من دلم خونه
همین جایی که شوک میدی…..دلم نیست خونه ی اونه!!

722

گاهی سکوت برای بقا لازمه….

721

محبت را میگذراند پای احتیاج..
صداقت را میگذراند پای سادگی..
سکوتت را میگذراند پای جای نفهمی..
نگرانیت را میگذراند پای تنهایی..
وفاداریت را پای بی کسی..
و آنقدر تکرار می کنند که خودت باورت میشود که تنهای بی کسی و محتاج ….
و این داستان همچنان منتقل میشود از نسلی به نسل دیگر…و از شخصی به شخص دیگر..

720

پائیز را دوست دارم…
چون معافم میکند از پنهان کردن دردی که در صدایم میپیچد..
اشکی که در نگاهم می چرخد..
و همه فکر می کنند سرمــــــــــا خوردم ام..

719

همیشه ساده ترین ها نمره کمتری داره…سخت ترها..نمره بیشتری داره…..
دقیقه اول وقت اضافه

718

گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن !
میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری…….یا جمله ای مثل : چیزی شده ؟!چیزی هست بگو ما هم بدونیم؟!

717

دستی که داس برداشته بود همان دستی بود که گندم را کاشته بود ..

716

من رودخانه‌ام
گرداب نباش که مرا بگردانی، بترسانی، بلرزانی
من رودخانه‌ام ، بسترم باش

715

تشنگی را با آب مسموم تسکین بخشید…افسوس…
به هر حال حق انتخاب داشت..

714

یادته میگفتی نفستم ؟
چی شد بند اومدم ؟
زدی تو کار تنفس مصنوعی
اونم دهن به دهن با غریبه

713

بعضیا هم هستن حوصلشون که سر میره … فکر می کنن دلشون تنگ شده !! 😐

712

به ﻫﻤﻪ ﯼ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭﻭ ﻭﺭﺕ ﺑﮕﯽ :ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ ….

711

ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺖ ﭘﻮﻝ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﻗﺼﺎﺑﯽ ﺳﺮﻩ ﮐﻮﭼﺘﻮﻧﻢ ﺑﻬﺖ ﺩِﻝ ﻧﻤﯿﺪﻩ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ………… ت …

710

ماهی قرمز توی تنگ!!، حسرت ماهی‌های حوض!! را می‌خورد…
بی‌چاره، دریا که ندیده است!

709

خیلی تعریفش را میکردند…که خیلی دل و جگر دارد…
اولین کسی که به تورش خورد گفت:
چار سیخ جیگر ازش گرفت

708

دهاتشون کوچیک بود…همه میدیدنش…
اومد شهر
فکر کرد چون شهر بزرگه …کسی به کسی نیست…..پس دیده نمیشه ….اسمش رو گذاشت عم قیزی…صداش زد… ی د ا ز ا

707

از پیغام گذاشتن روی تلفن بدم میاد…نشده تابحال کسی پیغامی از من روی تلفن بشنوه…
اسن وقتی میبینم تلفن میره رو منشی سریع قطع میکنم تلفنم رو…
الانم….خودش نیست…روی منشی گذاشته..منشی از حفظ داره حرف میزنه…چیزایی که بهش دادن..چیزایی که بهش گفتن بگه…

قطع میکنم…
به امید روزی که خودش برداره ولی….کار از کار هم نگذشته باشه…
کاملا واقعی..
امروز ساعت دوازده و نیم بوقت س ک و ت

برگ
از درخت
خستهـ میشهـ
پاییز بهونهـ استـ

706

دروغگوی خوبی نیستی…ولی به احترام دوست داشتن گوش میکنم دروغهاتو…